دانیال دانیال ، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 15 روز سن داره

خاطرات مامان بابا وگل پسری

دنیا اومدن بابک ناز پسر عمه الی

1391/11/24 22:39
نویسنده : شقایق
429 بازدید
اشتراک گذاری

مامانی قبلا گفته بودم که عمه النازت هم اولین نی نی شو بارداره و بی صبرانه منتظر اومدن پسرش بودیم 

امروز پنج شنبه  مورخ 91/10/07 عمه الی بیمارستان عرفان تو خیابان سعادت آباد بستری شده برای زایمان . 

منو بابایی حمید و مامانی مصی راه افتادیم به سمت بیمارستان و سر راه شیرینی و یه گل خیلی خوشکل خریدیم وقتی رسیدیم بیمارستان عمه الی ساعت 10:44 دقیقه زایمان کردهدلقک بود و بابی عزیز با 2/715 گرم وزن و 50 سانتیمتر قد به دنیا اومد . دل تو دلمون نبود که بابیو ببینیم بابا حمید که  از خوشحالی نمیدونست چیکار کنه و کلی پول به خدمه و پرستارای اون بخش داد و بالاخره جوجرو آوردن جلو در که یه لحظه ببینیمش وای که کلی ناز بود دل هممون براش ضعف رفت حدود 2 ساعت بعد عمه الی و بابک آوردن تو بخش و همه رفتیم پیششون . کاری به بقیه ندارم من از خوشحالی نمیدونستم چیکار کنم آخه خودمم تورو حامله بودم برای همین حسم خیلی با همه فرق داشت . خلاصه که کلی با بابک خان تازه به دنیا اومده عکسای خوشکل انداختیم . که عکسای اونم برات میزارم تو وبلاگت گلم . راستی ما تا ساعت 3:30 بیمارستان بودیم و من چون از صبح چیزی نخورده بودم ضعف شدید کردم  ناراحتو کلی حالم بد شد . البته بعد از اینکه غذا به بدنم رسید خوب شدم    نیشخندسبز

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)